به نقل از «ایران اکونومیست»

اظهارات مقامات سیاسی عراق در روز شهید عراقی

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۹۸۹۲۱

سران و مقامات عراقی در سالروز شهید عراقی در دفتر جریان حکمت ملی بغداد به ایراد سخنرانی پرداختند.

به گزارش ایران اکونومیست، به نقل از دفتر جریان حکمت ملی عراق، مراسم سالروز شهادت آیت الله العظمی سید محمد باقر حکیم که به روز شهید عراق نامگذاری شده با حضور سران سیاسی عراق برگزار شد.

در ابتدای این مراسم «سید عمار الحکیم»، رهبر جریان حکمت ملی عراق گفت: هیچ دولت اجرایی بدون حمایت مؤثر و فعال سیاسی و پارلمانی نمی تواند فعالیت کند و هیچ مرجع قانونگذاری بدون تعامل و همکاری متوازن دولت نمی تواند نظارت و اصلاح کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: همه ما در یک کشتی هستیم و همگی با قلم تاریخ و دفتر ملت ارزیابی می شویم و اگر در مقابله با چالش‌ها متحد نباشیم، نظام سیاسی ما دوام زیادی نخواهد داشت و در معرض لرزه هایی شدیدتر از آنچه در بیست سال گذشته بود، قرار خواهد گرفت.

الحکیم گفت: مرحله نگارش قانون اساسی شرایط استثنایی را پشت سر گذاشت که در طول سالیان استبداد، دیکتاتوری و به حاشیه رانده شدن را با نگرانی ها همراه بود و این امر تأثیر آشکاری بر ماهیت برخی از اصول قانون اساسی داشت.

وی ادامه داد: با توجه به تجربه و بلوغ سیاسی و تجربیات مسیر دمکراسی، تفکر در مورد بازنگری در برخی اصول قانون اساسی تبدیل به امری جدی و ضروری شده است، به ویژه که کشور ما از مشکلات ساختاری میان بازیگران سیاسی خود رنج می‌برد.

رهبر جریان حکمت ملی عراق با تأکید بر اینکه عراق با ۳ چالش بزرگ در عرصه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مواجه است، خواستار همکاری همه گروه ها برای حل این چالش ها شد و افزود که عراق همچنان یک نظام انتخابات عادلانه و نظام مشخصی برای تعیین روابط بغداد و اربیل و دکترین یکپارچه نظامی نیست ضمن اینکه در افزایش حس مسئولیت پذیری شهروندان کوتاهی کرده است.

الحکیم همچنین به ضعف شدید زیرساخت ها و نظام بانکی و عدم حمایت از تولید داخلی و نبود برنامه ریزی دقیق برای تحقق پیشرفت همه جانبه در کشور اشاره کرد.

در همین حال، «عبدالللطیف رشید»، رئیس جمهوری عراق نیز در این مراسم گفت: هر سال با رنج خاطره شهادت آیت الله العظمی سید محمد باقر الحکیم، جنایت تروریستی ناجوانمردانه ای را به یاد می آوریم، آن هم در زمانی که عراق نیاز مبرمی به صفات والایی داشت که این شهید بزرگوار از آن برخوردار بود.

وی افزود: ایشان با شهادت خود، مبارزه و جهادی طولانی در راه عراق و در راه مردم عراق را به پایان رساندند. او در نهضت مخالفت ملی و مذهبی با حکومت دیکتاتوری نقش بسزایی داشت. نقش ایشان در نمایاندن رنج مردم عراق تحت حاکمیت استبداد حیاتی و در جهاد برای ریشه کنی دیکتاتوری و استقرار یک نظام دموکراتیک که تضمین کننده عدالت برای همه بود.

در ادامه این مراسم «محمد شیاع السودانی»، نخست وزیر عراق با تسلیت سالروز شهادت آیت الله العظمی سید محمدباقر حکیم گفت: امروز در حال تکمیل لایحه قانون بودجه ای هستیم که با سال های گذشته متفاوت است و برای اولین بار این قانون حول محور برنامه دولت می چرخد.

وی افزود: دولت به حمایت خود از بانک مرکزی عراق برای بازگرداندن نرخ دلار به نرخ رسمی ادامه می‌دهد و این بخشی از یک برنامه اقتصادی است که نیازمند اقدامی شجاعانه و راه‌حل‌های مؤثر برای پایان دادن به سیاست‌های مالی غلطی است که دولت فعلی به ارث برده است. ما تصمیماتی جسورانه برای حمایت و تثبیت دینار عراق گرفته ایم و به کسانی که سعی در سوء استفاده از بحران و بازی با نیازهای مردم دارند هشدار می دهیم.

«محمد الحلبوسی»، رئیس پارلمان عراق نیز با بزرگداشت و تسلیت این شهید والا مقام گفت که فداکاری ایشان نقطه عطفی در تاریخ عراق و نظام دموکراتیک آن است. وی افزود: پارلمان به میزان قابل توجهی از اقدامات قانونی مربوط به حقوق شهدا و خانواده های شهدا را محقق ساخته و همچنان مایل است قوانینی را که به نفع شهروندان و مطابق با برنامه دولت است تکمیل کند.

در این مراسم فائق زیدان، رئیس شورای قضایی عراق نیز سخنانی بیان کرد و ضمن گرامی داشت یاد شهید حکیم از سرداران شهدای پیروزی، شهید ابومهدی المهندس و شهید قاسم سلیمانی نیز یاد کرد.

«نچیروان بارزانی»، رئیس اقلیم کردستان عراق امروز (شنبه) در مراسم رسمی روز شهید عراقی که با حضور مسئولان و مقامات عراقی در دفتر جریان حکمت ملی در بغداد برگزار شد، گفت: به نمایندگی از ملت کُرد به روح پاک شهید سیدمحمدباقر حکیم و دیگر شهدای عراق درود می‌فرستم. شهید حکیم از احترام بزرگی در جنبش آزادی‌خواهی کُرد برخوردار است، چون از بنیان‌گذاران جنبش اسلامی در عراق است و در سال ۱۹۸۶ در کنار پدرم در تقویت مبارزه مشترک شیعیان و کُردها نقش اصلی را داشت.

وی ادامه داد: فعالیت شهید حکیم در کنار مسعود بارزانی و جلال طالبانی نماد وحدت ملت عراق در مبارزه با دیکتاتوری بود که در کنفرانس لندن در سال ۲۰۰۲ و بعد از آن ضامن تشکیل نظام عراق جدید بر اساس دموکراسی و فدرالیسم بود.

رئیس اقلیم کردستان عراق افزود: شهید حکیم از علمای عراق در عرصه‌های شریعت و فلسفه و اقتصاد بود و گسترش دانش علما، منجر به کنار گذاشتن نزاع‌های قومی و مذهبی و در عوض جذب اشتراکات شد، چنان‌که پدرش آیت الله سیدمحسن حکیم نیز از حامیان ملت کُرد بود و فتوای حرمت جنگ با کردهای عراق را صادر کرد.

بارزانی همچنین عنوان کرد که آیت الله العظمی سیستانی نیز حامی قانون اساسی عراق بود که در آن حقوق همه ملت‌های عراق حفظ شده است.

وی بیان داشت که اعتمادسازی و مبارزه مشترک در راه آزادی از دیکتاتوری موجب ایجاد محبت میان همه طیف‌های ملت شد و کمک کرد که قانونی ضامن حقوق همه طرف‌ها تنظیم شود که نباید آن را تضعیف کرد و باید با جدیت در پی اجرای دقیق آن برآمد تا کسی از ملت خود را جدا از نظام سیاسی حساب نکند.

رئیس اقلیم کردستان عراق با بیان اینکه در اقلیم کردستان و در راستای اجرای قانون و با توجه به توافقات پیش از تشکیل دولت مرکزی، بر حمایت از دولت محمد شیاع السودانی تاکید شده، گفت: از تلاش وی برای بازگشت قدرت حکومت مدنی و افزایش هماهنگی میان بغداد و اربیل و مشارکت همه طیف‌های ملت در تقویت نهادهای حکومت از جمله ارتش عراق حمایت می‌کنیم.

بارزانی با اشاره به حضورش در این مراسم اظهار داشت که مشارکت در این مناسبت ویژه را ضروری دانستیم که بغداد شهری عزیز برای ماست و روزی که حقوق همه تضمین و تأمین شود، بغداد بسیار قدرتمند خواهد بود و از این راه عراق مقتدر و در جایگاه شایسته خود جای خواهد گرفت.

وی ادامه داد: اقلیم کردستان عراق امروز میزبان آوارگان قربانی جنایات داعش است که هیچ آزاری به آنها نرسیده و این نشان‌دهنده روی باز کُردها به روی ملت عراق است و باید در کنار هم برای حل اختلافات در چارچوب قانون اساسی تلاش کنیم.

رئیس اقلیم کردستان عراق تصریح کرد که امروز فرصت آن را داریم که با جدیت برای حل اختلافات تلاش کنیم تا عراق به جایگاه شایسته خود برگردد و قدرت خود را بازیابد.

بارزانی در پایان گفت: قومیت‌ها و احزاب و مذاهب در عراق با یکدیگر دشمنی ندارند و باید با تقویت شراکت، تنوع اجتماعی عراق را به نقطه قوت تبدیل کنیم، همان‌طور که امروز بیش از ۴۰ قومیت و مذهب در کنار هم دوستانه زندگی می‌کنند و هیچ مشکلی ندارند.

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: عراق

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: عراق رئیس اقلیم کردستان عراق آیت الله العظمی جریان حکمت ملی قانون اساسی شهید حکیم شهید عراق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۸۹۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک مکالمه بیسیمی با عراقی‌ها درباره صدام

چیزی طول نکشید که سروکله تانک‌ها و نفربرهای عراقی روی جاده آسفالت پیدا شد. ما حتی با آرپی‌جی هم از پس آن‌ها برنمی‌آمدیم؛ آرپی‌جی به تانک‌ها می‌خورد، کمانه می‌کرد؛ اما بچه‌ها ناامید نمی‌شدند و با نارنجک ادامه می‌دادند تاکمی سرعت پیشروی تانک‌ها را بگیرند. ما باید چند روز مقاومت می‌کردیم تا بقیه یگان‌ها به ما الحاق شوند و پاتک را جواب دهیم.

به گزارش ایسنا، بهره‌گیری از انگیزه‌های دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی‌شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران ۸ سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند و باعث می‌شود که نبرد بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات هشت سال دفاع مقدس محسوب ‌شود.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیه ‌بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، هم‌زمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان و رزمندگان حاضر در عملیات، در چندین شماره منتشر کند:

سردار کریم نصر اصفهانی از رزمندگان و جانبازانی است که در جریان عملیات بیت‌المقدس در سال ۱۳۶۱ فرمانده گردان موسی بن جعفر (ع) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بوده است. وی در بخشی از جلد یک کتاب خود با عنوان «به اروند رسیدیم» به بیان خاطرات خود از این عملیات پرداخته است:

اردیبهشت بود و به‌جای هوای مطبوع و نسیم دل‌انگیز بهاری، گرمای نزدیک چهل درجه خوزستان، خون ما را به جوش آورده بود؛ ولی شور و حال عجیبی بین همه بچه‌ها موج می‌زد. همگی عزم خود را جزم کرده بودیم تا عملیات بزرگی را در تاریخ ثبت کنیم.

منطقه عمومی عملیات در میان چهار مانع طبیعی محصور بود؛ از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هورالهویزه منتهی می‌شد و در نهایت به دژ مرزی می‌رسید.به سمت رودخانه کارون حرکت کردیم. ما تابه‌حال پلی با این عظمت ندیده بودیم؛ عملیات احداث آن در حد خلق یک حماسه و کار بچه‌های مهندسی ارتش بود.

نیروها به ‌نوبت در صف ایستاده بودند تا از پل عبور کنند. سرپل، قبل از ورود نیروها گوسفند قربانی کردند. بچه‌ها یکی‌یکی از روی پل رد می‌شدند. پل زیر پایشان به لرزه درآمده بود و هیجان وصف‌ناپذیری در بچه‌ها ایجاد شده بود. امواج آب، بچه‌ها را بدرقه می‌کرد و نوازش قطرات آب بر صورتشان گویا به آن‌ها خوشامد می‌گفت.

غرب رودخانه کارون، روستای کفیشه قرار داشت که ساکنانش با شروع جنگ، روستا را ترک کرده بودند و تعدادی از بچه‌های ما مستقرشده بودند. ما بعد از عبور از کارون به آن روستا رفتیم و نماز مغرب و عشا را خواندیم و منتظر ماندیم تا دستور عملیات صادر شود.

از روستای کفیشه تا جاده آسفالت، حدود ۲۵ کیلومتر فاصله بود؛ ولی ما مجبور بودیم سه چهار کیلومتر به سمت چپ مایل شویم و دوباره برگردیم تا دشمن را دور بزنیم؛ یعنی حدود سی کیلومتر پیاده‌روی داشتیم.

نزدیک صبح شد و ما همچنان در مسیر بودیم. حدود نه ساعت پیاده راه‌رفته بودیم و رمق نداشتیم و پاهایمان داخل چکمه مورمور و سوزنی می‌شد. نماز صبح را همان‌طور چکمه پوشیده خواندیم و دوباره حرکت کردیم.

نبرد با تانک‌ها

بین ما و یگان‌های قرارگاه نصر، یک گپ افتاده بود و آن‌ها هنوز به ما ملحق نشده بودند که خیلی خطرناک بود. دشمن متوجه حضور ما در منطقه شده بود؛ چون وقتی با دوربین نگاه کردم، دیدم حدود ۲۰۰ لاک‌پشت از دور دارند سمت ما می‌آیند و گردوخاک راه انداخته‌اند.

چیزی طول نکشید که سروکله تانک‌ها و نفربرهای عراقی روی جاده آسفالت پیدا شد. ما حتی با آرپی‌جی هم از پس آن‌ها برنمی‌آمدیم؛ آرپی‌جی به تانک‌ها می‌خورد، کمانه می‌کرد؛ اما بچه‌ها ناامید نمی‌شدند و با نارنجک ادامه می‌دادند تاکمی سرعت پیشروی تانک‌ها را بگیرند. ما باید چند روز مقاومت می‌کردیم تا بقیه یگان‌ها به ما الحاق شوند و پاتک را جواب دهیم.

همان‌طور که بچه‌های لشکر نجف اشرف که سمت چپ ما بودند به‌طرف جنوب رفتند تا طرف دیگر جاده را تکمیل کنند و به یگان‌های قرارگاه نصر ملحق شوند، چهار لولی عراقی‌ها شروع به شلیک کرد. حدود دو ساعت صدای شلیک عجیب‌وغریب، رعب و وحشت غیرقابل وصفی در منطقه راه انداخته بود.

من تابه‌حال چنین چیزی ندیده بودم. تانک‌های دشمن لحظه‌به‌لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شدند و خمپاره‌ها و توپ‌هایشان منطقه را دیوانه‌وار شخم می‌زدند و می‌خواستند ما را وادار به عقب‌نشینی کنند؛ اما بچه‌ها هم کوتاه نمی‌آمدند. یکی از آن بچه‌ها سید اصغر تحویلیان بود که علاوه برداشتن شجاعت، بمب انرژی و شوخ‌طبع هم بود و لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. اصغر و حسن نصر اصفهانی هم پشت سنگر نشسته بودند و پاتک دشمن را پاسخ می‌دادند.

جلسات فرماندهی با حسین خرازی، مصطفی ردانی پور و بقیه بچه‌ها مرتب برقرار بود تا اوضاع را بررسی و اطلاع‌رسانی کنیم. حسین خرازی گفت: «باید سعی کنید که امشب دو گردان تعویض بشود. گردان عباس فنایی و گردان منصور رئیسی و اگر عملی نشد؛ مجبور هستیم یک‌شب عملیات را عقب بیندازیم تا شما عوض شوید؛ چون دو محور است. یکی بغل جاده و یکی هم بغل این خاکریز که باید تقریباً به فاصله یک کیلومتر از خاک‌ریز باشد. بعد هم نگاهی به من کرد و گفت آقا کریم به من اطلاع دادند که شما هم‌عصر درگیر بودید و چند تا تانک و ماشین دشمن را زدید.»

سید حسن حسینی هرندی؛ مسئول استراق سمع در تائید حرف حسین خرازی و برای تلطیف فضا گفت: «من پشت بی‌سیم می‌شنیدم وقتی‌که نیروهای ما تانک‌های عراقی را زدند، عراقی‌ها با عصبانیت می‌گفتند؛ این‌ها را بزنید. مواظب باشید. در ضمن خیلی به آن‌ها دلداری می‌داد و شروع کرد به گفتن اینکه سمت چپ و راستتان را بپوشانید.»

بعد ما دیدیم؛ یک مقدار به اعصابشان مسلط شدند، بنابراین وارد کار شدیم؛ بسم‌الله گفتیم و او را صدا زدیم. بی‌سیم‌چی عراقی گفت: «چه کسی صدا می‌زند؟ گفتم میشل ابلح است که صدا می‌زند! آقا کفرش درآمد! یک مقدار سربه‌سر آن‌ها گذاشتیم. وقتی اعصابش داغون شد، دیگر حرف نزد.»

حدود نیم ساعت یا سه‌ربع بعد دوباره تماس گرفت و گفت: کیستی؟ گفتم: صدام حسین از کاخ ریاست جمهوری. وقتی بیسیم چی گزارش می‌داد تلفاتمان این‌قدر است؛ می‌گفتم: خب فدای سر صدام! این را که می‌گفتم خیلی عصبانی می‌شد و شروع می‌کرد به دادوبیداد عربی. همگی خندیدیم و حسین خرازی بعد از شنیدن خاطره جالب سید حسن، نقشه منطقه عملیاتی را باز کرد و مأموریت تک‌تک گردان‌ها را برای ما توضیح داد.

منبع:

مساح، مرتضی، به اروند رسیدیم (جلد ۱)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۵۹، ۱۶۱، ۱۶۲، ۱۶۳، ۱۶۴اسفالت

انتهای پیام